جدول جو
جدول جو

معنی پروک بزئه - جستجوی لغت در جدول جو

پروک بزئه
کز کرده و جمع شده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پلک زدن، خود را جمع کردن، سر درگریبان فرو بردن، صدای شعله
فرهنگ گویش مازندرانی
از سرما جمع شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از: ادرار کردن، کنایه از: انزال
فرهنگ گویش مازندرانی
جمع گشتن بدن به هنگام درد و بیماری، خاصه پرندگان که در این
فرهنگ گویش مازندرانی
آلوده به بوی مرغ بوی گوشت خام، پلک زدن ناخواسته و غیرارادی، زمانی به اندازه ی یک چشم به
فرهنگ گویش مازندرانی